تب و تاب برندسازی در این روزها بر کسی پوشیده نیست ولی باید خیلی مراقب باشیم که این سوز و گداز برای قرارگیری در بین برندهای معتبر، تمامیت سازمان ما را به ورطه نابودی نکشاند. یکی از مهمترین معضلاتی که این روزها به طور مکرر با آن مواجه میشوم، استفاده از یک مدل ثابت (شما بخوانید یک نسخه ثابت) برای انواع پروژههای برندینگ است. عزیز دلم، میدانم از نظر ما ایرانیها همه مردم دنیا با کمبود عقل و شعور مواجه هستند ولی بالاخره حتماً یک موضوعی بوده است که در دنیا برای پروژههای مختلف، مدلهای مختلفی هم ایجاد گشته است. در حال حاضر، برای طراحی هویت سازمان، محصول، خدمات، شهر، شخص، فروشگاه و … مدلهای مختلفی وجود دارد و اینگونه نیست که شما یک مدل دست بگیرید و تمام برندهای عالم را به بهشت برین رهنمود نمایید.قصد دارم در این مقاله به طور کامل در مورد برندسازی محصول توضیح دهم و بگویم که اولاً برندینگ محصول چه تفاوتی با سایر روشهای برندسازی دارد و ثانیاً چگونه باید برای برندسازی محصولاتمان برنامهریزی کنیم؟یکی به داد این فرزند یتیم برسدمدلی برای طراحی هویت سازمان وجود دارد که به VCI معروف است و در مقاله برندسازی سازمانی ، به طور کامل در مورد آن توضیح داده ام. به طور کلی، سه پارامتر اصلی بر روی هویت یک سازمان تاثیرگذار هستند. چشمانداز سازمان (Vision) فرهنگ سازمان (Culture) تصویر سازمان (Image)اما وقتی شما میخواهید یک محصول را انتخاب کنید، نه کاری به چشمانداز آن سازمان دارد و نه به فرهنگ کارکنان آن سازمان. به عنوان مثال تصور کنید میخواهید بروید داخل فروشگاه و از گروه ادویجات، یک محصول مانند فلفل قرمز یا زردچوبه خرید نمایید. برندهای مختلفی در پیش رو شما قرار دارد. چشم شما ناگهان به سمت برند «برتر» جلب میشود.اگر شما بخواهید این برند را انتخاب کنید تنها و تنها بر اساس تصویری که از این برند در ذهنتان دارید انتخاب میکنید. اگر تصویر شما از برند «برتر» مثبت باشد، شما این برند را انتخاب مینمایید و اگر تصویر مناسبی از این برند نداشته باشید این برند را کنار میگذارید. در لحظه تصمیم و انتخاب شما، نه کارکنان برند «برتر» حضور دارند و نه شما خب,برندینگ محصول, راه برندسازی محصول, روش برندسازی محصول ...ادامه مطلب
خیلی فکر کردم که برای نوشتن در مورد انواع برند از کجا و چگونه آغاز کنم و هیچ داستانی به ذهنم نرسید جزء داستان پیرزنی که سالها پیش بین اقوام ما میزیست. یادش به خیر، اگر هر درد و کسالتی برای شما پدیدار میشد، راهحل اول و آخر این بنده خدا، عرق نعنا بود. خدایش بیامرزد، با اینکه به نظر ساده لوحانه به موضوع نگاه میکرد ولی بسیار دلسوز و مهربان بود و اگر تب میکردید، استرس و اضطراب در تمام وجودش هویدا میگردید. البته این را بگویم که خود من هم دستکمی از او ندارم و کم نبوده موقعیتهایی که همین فرمول عرق نعنا را تجویز نمودهام. حال اینکه، این داستان چه ارتباطی با موضوع انواع برند دارد برایتان بازگو میکنم.دانش برندینگ در این چند سال سرعت بسیار بالایی را تجربه نموده و به قدری زیرشاخههای مختلف، از برندسازی محصول گرفته تا خدمات، مکان، شخص و … به آن افزوده گردیده که بعید است اگر کل عمرتان را هم صرف یادگیری این علم کنید، بتوانید در تمام شاخههای آن به درجه استادی برسید. ولی به نظر من مشکل برندسازی در کشور ما دقیقاً مانند همان راهکار پیرزن قوم و خویش ماست، بدین معنا که برای تمام برندها و با هر شرایطی تنها و تنها یک مدل یا یک راه حل استفاده میگردد. وقتی هم به هویت و شخصیت برند نگاه میکنید، همگی با یک روش و مدل طراحی شده است.در این مقاله تلاش میکنم انواع برند را برای شما تشریح نمایم که به خوبی متوجه شوید که برای برندینگ، فقط و فقط یک راه حل وجود ندارد و هر برندی و با هر شرایطی، راهکار و به اصطلاح داروی خاص خود را میخواهد.برند محصولاولین نوع از انواع برند که میخواهم در مورد آن توضیح دهم، برندسازی محصول است. برندینگ برای محصول زمانی استفاده میگردد که نقطه تماس خود محصول پررنگ تر از هر نقطه تماس دیگری باشد. خب این جمله یعنی چی؟ هر برندی نقاط تماس مختلفی دارد، در مورد نقاط تماس در سایر مقالات توضیح دادهام ولی به طور کلی هر چیزی که باعث میگردد مخاطبین با برند ما در تماس باشند، نقطه تماس نام دارد. به عنوان مثال سازمان شما، نیروی انسانی شما، تبلیغات، بستهبندی، ماشین توزیع و … همگی نقاط تماس برند شما محسوب میگردند زیرا مخاطبین از طریق این موارد با بر,,,انواع برند چیست, انواع برندسازی چیست, انواع مدل برندینگ, بهترین روش برندسازی, بهترین نوع برند, مدل های معروف برند, مدلهای برندسازی ...ادامه مطلب
سال 1399 پروژهای در دفتر ما تعریف شد که باید برای یک برند فعال در حوزه کیک، شیرینی، شکلات و … استراتژی برندینگ تدوین مینمودیم. هیچگاه جلسه ابتدایی با کارفرما را فراموش نمیکنم، بعد از اینکه پروپوزال را خوانده بود، بدون هیچ مقدمهای، مدیرعامل نه گذاشت و نه برداشت و با اعتماد به نفس فراوان بیان نمود که: «مگر طراحی یک لوگو چقدر از شما وقت و انرژی میگیرد که این قیمت را به من دادهاید؟». آخر یکی نیست به این کارفرمایان عزیزتر از جان (امان از مشتریمداری که مجبوری به آدم … بگویی عزیزتر از جان) بگوید، قربان آن قد و بالا و کروات مدیرعاملیت بگردم، شما اگر تصور میکنید که کل برندینگ یعنی طراحی یک رنگ، لوگو، شعار و … خب چرا خودتان را خسته کرده و به آژانس برندینگ مراجعه مینمایید؟؟؟ آیا ظهیرالاسلام و انقلاب برای این کار بهتر نبودند؟؟؟بعد از کلی بحث و صحبت، این مدیرعامل خیلی خیلی عزیزتر از جان متوجه شد که فرآیند برندسازی، به کل معنی دیگری دارد، ولی امان از روزی که زبان و عقلت میپذیرد ولی قلبت پس میزند. چرا؟ به این دلیل که بعد از کلی تحقیق و تدوین استراتژی برند، متوجه شدم آن مدیرعامل خیلی خیلی خیلی عزیزتر از جان بدون اینکه هنوز گایدلاین هویت بصری برندش تمام شود، در بازی استقلال و پدیده مشهد، دور زمین تبلیغ کرده است. وقتی تبلیغ را مشاهده نمودم، اول احساس کردم اشتباه دیدهام ولی با توجه بیشتر متوجه شدم، بله بالاخره عزیز دل داستان ما کار خودش را کرده است.در جاده چالوس برندینگ ، کمربرندهای خود را محکم ببندیدبه طور کلی در دنیا، دو مدل اصلی یا به اصطلاح دو مدل مادر برای برندینگ وجود دارد. منظورم از مدل مادر، مدلی است که صفر تا صد برندینگ را به ما نشان میدهد. یکی از این مدلها متعلق است به دیوید آکر و مدل دیگر را آقای کلر در کتاب خود شرح داده است. اول سعی میکنم که مدل کلر را توضیح دهم زیرا مدل دانشگاهی است و کمتر در صنعت کاربرد دارد.طبق مدل کوین کلر، اولین مرحله در فرآیند برندینگ، جایگاهیابی است. کلر معتقد است شما باید ابتدا جایگاه برند خود را مشخص نموده و سپس شروع به تدوین استراتژی برندینگ کنید. بعد از مشخص کردن جایگاه برند، کلر اصطلاحی را استفاده می,برندسازی, برندینگ, فرآیند برند سازی, مراحل برندینگ ...ادامه مطلب